صفحه اصلي انجمن سايت ثبت نام تماس با ما نقشه سايت وبــلاگـی نویــــن و پــرمحتــوا | ||||||||||||||||||||||||||||||
|
اگر کسی ترا آنطور که میخواهی دوست ندارد به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد. بقیه در ادامه مطلب...
![]() تقدیم به تمامی سربازان عزیز این مرز و بوم
کی اشکاتو پاک میکنه وقتی تو پادگانی دست رو موهات کی میکشه وقتی که مو نداری
خــدایـــا !
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی، ساده بیایی پایین قصه ی تلخ مرا سرسره ها می فهمند یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا قرن ها بعد در آن کنگر چه فرقی می کند..
در سیرک یا در خانه؟!! خنده ات که تلخ باشد، دلت کــه خون باشد، تو هم دلقکی!!! ه ها می فهمند
این مثل برای اشخاصی به کار می رود که جز تن پروری هنر و کاری نداشته باشند و در برابر امتیازاتی که به آنها می دهند خود را به بی خیالی بزنند.
مرد هیزم شکنی بود که یک الاغ و یک شتر داشت که ابزار کارش بودند و هیزم ها را بار آنها می کرد، برای فروش به شهر می آورد. یک روز طبق معمول الاغ و شتر را برداشت رفت برای هیزم چینی. بعد از اینکه کارش تمام شد، هیزم هایی را که چیده بود بار الاغ و شتر کرد و راه افتاد به سمت شهر . در بین راه الاغ بنا کرد به تپیدن و خم خم راه رفتن. مرد آمد نصف هیزم ها را که روی الاغ بود، برداشت و گذاشت پشت شتر. باز مقداری راه که آمدند الاغ خوابید روی زمین. مرد هیزم چین به ناچار آمد تمام هیزمها را از روی الاغ برداشت، گذاشت روی شتر زبان بسته. هنوز کمی راه نرفته بودند که الاغ ، باز خودش را به ناتوانی زد و دراز به دراز خوابید روی زمین. مرد هم آمد پالان و خود الاغ را گذاشت روی شتر بیچاره. شتر که اینطور دید ناراحت شد و با خودش گفت: « بلایی به سر این الاغ بیاورم که آن سرش ناپیدا باشد.» در همین موقع به پرتگاهی رسید تکانی به خود داد و الاغ را به ته دره انداخت و هلاک کرد.
به سلامتی کسی که دید تو تاکسی بغلیش پول نداره به راننده گفت :پول خورد ندارم واسه همه رو حساب کن....! به بعضیا باس گفت : این همه کلاس میذاری زنگ تفریح هم داری آیا ؟؟
![]() تصاویری از یک سیب غیر عادی را در این آلبوم مشاهده می کنید!!.
این سیب که در تاسمانیا پرورش یافته است دارای پوستی ترکیبی از دو نوع سیب زرد و قرمز است. ظاهرا این گونه از سیب از طریق پیوند دو گونه متداول سیب در این کشور رشد یافته است.
با نمایاندن دلسوزی و علاقمندی به دیگران خود را از یاد ببرید. «دیل کارنگی»
![]()
پروفسور مجید سمیعی در یک خانواده معروف گیلانی به سال 1316هـ.ش در تهران متولد شد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر به پایان رسانید و سپس عازم آلمان گردید... رشته های بیولوژیکی و پزشکی را در دانشگاه ماینتس به پایان رسانید و سپس دوره ی تخصص جراحی مغز و اعصاب را زیر نظر پروفسور کورت شورمن شروع کرد و در سال 1349 در 33 سالگی به اخذ درجه تخصص در این رشته نایل آمد. وی کار علمی را با سمت استادیاری و معاونت بیمارستان جراحی مغز و اعصاب آغاز کرد. پس از چندی سرپرستی بخش جراحی مغز و اعصاب اطفال را به عهده گرفت. در سال 1351 به اخذ درجه ی پروفسوری جراحی مغز و اعصاب از دانشگاه ماینتس نایل گردید. ضمن کارهای پزشکی و تدریس، لحظه ای از تحقیق و تتبع غافل نبود و در زمینه ی تورم مغز و ترمیم و بازسازی جراحی اعصاب محیطی مطالعات ارزنده ای انجام داد. در سال 1350 اولین دوره از دوران آموزشی جراحی میکروسکوپی را آغاز کرد و در سال 1356 نخستین آزمایشگاه تمرین جراحی میکروسکوپی آلمان را با کمک بنیاد فولکس واگن تأسیس نمود. بقیه در ادمه مطلب...
تفاوت کشور های فقیر و پشرفته چیست؟ 1ـ تفاوت کشورهای ثروتمند و فقیر ،تفاوت قدمت آنها نیست. زیرا برای مثال کشور مصر بیش از ۳۰۰۰ سال تاریخ مکتوب دارد و فقیر است! اما کشورهای جدیدی مانندسنگاپور؛کانادا،نیوزیلند،استرالیاکه۱۵۰سال پیش وضعیت قابل توجهی نداشتند؛ اکنون جزو کشورهایی توسعه یافته وثروتمند محسوب می شوند. ۲ـ تفاوت کشورهای فقیر و ثروتمند در میزان منابع طبیعی قابل استحصال آنها هم نیست ، زیرا به عنوان مثال ژاپن کشوری است که سرزمین بسیار محدودی دارد که ۸۰ درصد آن کوههایی است که مناسب کشاورزی و دامداری نیست ،اما سومین اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمریکا و چین است. مثال بعدی سوئیس است ؛ کشوری که اصلاً کاکائو در آن به عمل نمیآید اما بهترین شکلاتهای جهان را تولید و صادر میکند. در سرزمین کوچک و سرد سوئیس که تنها در چهار ماه سال میتوان کشاورزی و دامداری انجام داد بهترین لبنیات (پنیر) دنیا تولید میشود . ۳- افراد عالیرتبهای که از کشورهای ثروتمند با همتایان خود در کشورهای فقیر برخورد دارند ، برای ما مشخص میکنند که سطح هوش و فهم نیز تفاوت قابل توجهی دراین میان ندارد. ۴- تقاضای داخلی هم مهم نیست برای مثال کره جنوبی وژاپن بهترین و بیشترین چادرمشکی دنیا را تولید می کنند ولی زنان این کشورها از چادر استفاده نمی کنند و آن را صادرمی نمایند.
![]() هرگز كسی را قضاوت نكنید .. چون شما همه چیز را نمیدانید ...
پس از رسیدن یک تماس تلفنی برای یک عمل جراحی اورژانسی، پزشک با عجله راهی بیمارستا...ن شد. او پس از اینکه جواب تلفن را داد، بلافاصله لباسهایش را عوض کرد و مستقیم وارد بخش جراحی شد. او پدر پسر را دید که در راهرو می رفت و می آمد و منتظر دکتر بود. به محض دیدن دکتر، پدر داد زد: چرا اینقدر طول کشید تا بیایی؟ مگر نمیدانی زندگی پسر من در خطر است؟ مگر تو احساس مسئولیت نداری؟ پزشک لبخندی زد و گفت: "متأسفم، من در بیمارستان نبودم و پس از دریافت تماس تلفنی، هرچه سریعتر خودم را رساندم و اکنون، امیدوارم شما آرام باشید تا من بتوانم کارم را انجام دهم ,,, پدر با عصبانیت گفت:"آرام باشم؟! اگر پسر خودت همین حالا توی همین اتاق بود آیا تو میتوانستی آرام بگیری؟ اگر پسر خودت همین حالا میمرد چکار میکردی؟ پزشک دوباره لبخندی زد و پاسخ داد: "من جوابی را که در کتاب مقدس انجیل گفته شده میگویم" از خاک آمده ایم و به خاک باز می گردیم ,,, شفادهنده یکی از اسمهای خداوند است ,,, پزشک نمیتواند عمر را افزایش دهد ,,, برو و برای پسرت از خدا شفا بخواه ,,, ما بهترین کارمان را انجام می دهیم به لطف و منت خدا ,,, پدر زمزمه کرد: (نصیحت کردن دیگران وقتی خودمان در شرایط آنان نیستیم آسان است ),,, عمل جراحی چند ساعت طول کشید و بعد پزشک از اتاق عمل با خوشحالی بیرون آمد ,,, خدا را شکر! پسر شما نجات پیدا کرد ,,, و بدون اینکه منتظر جواب پدر شود، با عجله و در حالیکه بیمارستان را ترک می کرد گفت : اگر شما سؤالی دارید، از پرستار بپرسید ,,, پدر با دیدن پرستاری که چند لحظه پس از ترک پزشک دید گفت: "چرا او اینقدر متکبر است؟ نمی توانست چند دقیقه صبر کند تا من در مورد وضعیت پسرم ازش سؤال کنم؟ پرستار درحالیکه اشک از چشمانش جاری بود پاسخ داد : پسرش دیروز در یک حادثه ی رانندگی مرد ,,, وقتی ما با او برای عمل جراحی پسر تو تماس گرفتیم، او در مراسم تدفین بود ,,, و اکنون که او جان پسر تو را نجات داد با عجله اینجا را ترک کرد تا مراسم خاکسپاری پسرش را به اتمام برساند."
بعضی از آدمها مثل یه آپارتمان هستند مُبله، شیک، راحت اما دو روز كه توش می شینی دلت تا سرحد مرگ میگیره... بعضی ها به یه قلعه؛شباهت دارند خودت رو می كُشی تابری توش بعد می بینی اون داخل هیچی نیست جُز چندتا سنگ كهنه و رنگ و رو رفته ... اما..بعضی ها مثل دیوارِ قدیمیِ یه باغ می مونند میری داخل و مُدام قدم میزنی، نگاه می كنی، عطرهارو بو می كشی، رنگ ها رو تماشا می كنی، میری و میری... آخری دركار نیست. به دیوار که رسیدی، بن بستی نیست. میتونی دور باغ بگردی و... چه آرامشی داره همنفس بودن باکسی که عمق سینه ش، سرشارِ از عطر گلهای سُرخ و بهارِ نارنج...
جملاتی زیبا برای زندگی بهتر...
آنروزکه سقف خانه هاچوبی بود!
گفتارو عمل درهمه جا خوبی بود! امروزبنای خانه ها سنگ شده! دلهاهمه با بنا هماهنگ شده! اگر ۴ تکه نان خوشمزه باشد و شما ۵ نفر باشید کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید (( مادر )) است . . . همیشه یادت باشه که : آفتاب به گیاهی حرارت می دهد که سر از خاک بیرون آورده باشد . . زندگی مثل پیانو است ، دکمه های سیاه برای غم ها و دکمه های سفید برای شادی ها.اما زمانی میتوان آهنگ زیبایی نواخت که دکمه های سفید و سیاه را با هم فشار دهیخندیدن خوب است،قهقهه عالیست،گریستن آدم را آرام میکند.اما لعنت بر بغض آرزویم برایت این است : قلاب ها علامت کدامین سوالند که ماهیان اینگونه جوابشان میشوند . . . ؟ ![]()
دعا برای بچه های سرطانی این زندگی گذراست...
ســــاده ســـاده میگم :
نوروزتون مبارک باشه
مطالب بسیار خواندنی و کوتاه
کسانی که بها را می پردازند،
به ندرت همان هایی هستند که محصول را برمیدارند!
احساس نوشت ♣
خدایا من پر از توام
اینان به تهی دستی من نگاه میکنند و میگویند هیچ نداری
نمیبینند که من تورا دارم...
کار دیگری نداریم
من و خورشید
برای دوست داشتنت بیدار می شویم هر صبح ... بقیه در ادامه مطلب...
آخرين مطالب ارسالي
صفحات سايت |